غزلیات ناب

اشعار و غزلیات ناب

غزلیات ناب

اشعار و غزلیات ناب

قصد غبار روئی از روح و احترام به آئین مقدس شعر می باشد، تا در پیچ و خم روزگار آرامش حاصل شود

بایگانی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غزل ناب» ثبت شده است

گمان نمی کنم این دست ها به هم برسند 

دو دل شکسته ی در انزوا به هم برسند 

ضریح و نذر رها کن بعید می دانم 

دو دست ِدور به زور ِدعا به هم برسند

کدام دست رسیده به دست دلخواهش 

که دست های پر از زخم ِما به هم برسند 

  • Ali

بیا لبریز کن با عشق خود این قلب خالی را

مدارا کن، مبادا بشکنی ظرف سفالی را


چه افشا میکنی ای عشق بین جمع عاقل ها؟

کسی باور نخواهد کرد حرف لاابالی را !


به زلف یار می اندیشم، از اغیار می پوشم

چه می فهمد کسی معیار این نازک خیالی را؟


برای عاقلان در اینکه من دیوانه ام این بس

که در زلف تو جویم چاره ی آشفته حالی را …

  • Ali

مست خراب یابد هر لحظه در خرابات  

 گنجی که آن نیابد صد پیر در مناجات 


خواهی که راه‌یابی بی‌رنج بر سر گنج  

 می‌بیز هر سحرگاه خاک در خرابات 


یک ذره گرد از آن خاک در چشم جانت افتد

  با صدهزار خورشید افتد تو را ملاقات 


ور عکس جام باده ناگاه بر تو تابد   

نز خویش گردی آگه، نز جام، نز شعاعات 


در بیخودی و مستی جایی رسی، که آنجا   

در هم شود عبادات، پی گم کند اشارات 


تا گم نگردی از خود گنجی چنین نیابی  

 حالی چنین نیابد گم گشته از ملاقات 


تا کی کنی به عادت در صومعه عبادت؟

   کفر است زهد و طاعت تا نگذری ز میقات 


تا تو ز خودپرستی وز جست وجو نرستی   

می‌دان که می‌پرستی در دیر عزی و لات 


در صومعه تو دانی می‌کوش تا توانی  

 در میکده رها کن از سر فضول و طامات 


جان باز در خرابات، تا جرعه‌ای بیابی  

 مفروش زهد، کانجا کمتر خرند طامات 


لب تشنه چند باشی، در ساحل تمنی؟ 

  انداز خویشتن را در بحر بی‌نهایات 


تا گم شود نشانت در پای بی‌نشانی  

 تا در کشد به کامت یک ره نهنگ حالات 


چون غرقه شد عراقی یابد حیات باقی  

 اسرار غیب بیند در عالم شهادات

  • Ali

اینجا شروع یک غزل و یک جنایت است
دارم هوار می زنم الان دو ساعت است
.
لطفا نپرس دیگر از ایــــن رسم کــهنه مان
خنجر زدن به پشت که از روی عادت است
.
با عرض احترام بگویم کــه مدتـــی است ... !
این نامه ها همیشه تمامش شکایت است !
.
اینجـــا هــوا بد است نشد زندگی کنیم
باید سفر کنیم به جایی که راحت است
.

  • Ali